یک سالگی گل پسرم
یک سالگی گل پسرم 
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (10)
علیرضا
1 اسفند 92 12:54
1 اسفند 92 12:54
هر چه دارم از عطر لب مادرم است.عوض قصه به بالین سرم گفت:حسین(ع)
پارسا جان اولین بهار زندگیتو بهت تبریگ میگم
عمه جون
13 اسفند 92 14:39
13 اسفند 92 14:39
تولدت مبارک از عمه ناراحت نشو که دیر بهت پیام داده اخه عروسی عمه بود همش درگیری داشت بعدم که رفت خونه خودش کمی طول کشید تا اینترنتش راه افتاد عمه خیلی خیلی دلش برات تنگ شده اشالا بیای ایران خودم برات یه جشن تولد مفصل میگیرم خیلی خیلی دوست دارم اشالا همیشه لبخند توی اون لبای خشگلت ببینیم 
شیدا
24 اسفند 92 23:32
24 اسفند 92 23:32
پارساس گلم تولدت مبارک عزیزم . انشالله تولد صد سالگی ت به خوشیو شادی و سلامتی
عمه جون
29 اسفند 92 13:39
29 اسفند 92 13:39
سلام جگر طلا عمه خاستم پیشاپیش عید نوروز93 بهت تبریک بگم حیف که سر سفره هفت سین یش ما نیستی عمه برات چن تا ماهی خشگل مث خودت گرفته تخم مرغ رنگی درست کرده اشالا سال خیلی خوبی داشته باشی و همیشه لبخند و شادی روی ماهت رو زیباتر کنه عیدت مبارک [دست
[دست
مادربزرگت ازقم
15 فروردین 93 13:18
15 فروردین 93 13:18
سلام پارساجان ماهرروزاز پدر ومادرت حالت را می پرسیم چون تو پاره ای از وجود ماهستی تاحالا فکر می کردم ارتباط حضوری خیلی باارزش تر از مکاتبات است.ولی به فکرم رسیدکه نظرم رادرارشیو اسنادت داشته باشی من ازاین که خدابه من توفیق دادتااولین تولدت ودومین بهار زندگیت راببینم خیلی خوشحالم.ازاین که مادروپدری مدیرومدبر داری که تمام وقت خودشان راصرف تربیت تو می کنند خیلی خوشحالم وبه عنوان یک معلم ازانها تشکر می کنم.امیدوارم فردمفیدی درخدمت انسانیت باشی متشکرم از خداازمادروپدرت وهرکسی که برایت زحمت کشیده است.
مادربزرگ
15 فروردین 93 13:34
15 فروردین 93 13:34
لبخندهایت شکوه وجلال خداوندرااشکارمی سازد وبرای ماشادی وارامش رابه ارمغان می اوردعشقی که درقلب ماست ضرورتی ندارد که باچشم دیده شودولی شاید روزی بیاید که توبتوانی ان راببینی.
عمه جون
4 اردیبهشت 93 12:34
4 اردیبهشت 93 12:34
پارسای عزیزم من تقریبا هر روز به وبلاگت سر میزنم و اون عکسای خوشمزه ات را تماشا میکنم و از دیدنش لذت میبرم و از اینکه خداوند تو رو به ما هدیه داد هزاران بار سپاسگذارم به مامان بگو زود به زود عکسای خشگلت رو بزاره تو وبلاگ مرسی
خاله زهرا (مامان آوا)
6 اردیبهشت 93 12:45
6 اردیبهشت 93 12:45
ماشالله چه پسر گلی. چه آروم کنار کیک نشسته وناخنک نمیزنه. اصلا هم بهش نمیاد، اونجور که مامانش میگه شیطون باشه!!!
مطلب بعدی
نوروز 1393 و 14 ماهگی پارسا
مطلب قبلی
پسر ناز یک ساله ام...
